شعرناب

نورو عشق و بخشش


به نام خداوند بخشنده مهربان
درودو عرض ادب
از کجا می توان دریافت که اشتباهات گذشته امان که باعث ورود مجدد روح با کالبدی جدید به زمین می شود کدام بوده است
گره ی قالب ذهنی ،آنچه ما را مشغول می سازد ، صدایی که درسر ما سخن می گوید ، تصویرهایی که می سازد ، قضاوت‌هایی که باعث می شود و مشکلاتی که با آنها مواجه هستیم ، هرچقدر از نور درون کمتر بهره ببرم مشکلاتم نیز بیشتر است زیرا راه ها و علامتهایی که پرودگار ،راهنمایان و ملائک بر سر راه های ما قرار داده اند و می دهند را نادیده می گیرم زیرا اصلا متوجه آنها نمی‌شوم ، زیرا صدای خدا را نمیشنوم ،نشانه ها را نمی بینم
هربار روح آدمی در کالبدی جدید به زمین ورود می کند ،در حقیقت کالبد ما پیراهنی برای روح می باشد ،آنچه فراموش شده است اینکه ما روحی هستیم ، آگاهی هستیم ،نوری هستیم در حال تجربه ی انسان بودن ، پرودگار زمین را تحت فرکانسی خاص با انسان و این قالب و کالبد آفرید .
هربار فراخوان روح انجام می شود و ما با حقیقت خود رودر رو می شویم آنچه باعث شده است که اصل خود بازمانده به آن انسانی که باید از ملائک نیز بالاتر رود نرسیده است ،با درس های جدیدی باز می گردیم ، اینجاست که گفته می شود تمام انسان ها یکبار ظالم بوده اند یک بار مظلوم یک بار قاتل ،یک بار در اثر جنگی سخت جان خود را از دست داده اند یک بار باعث از دست دادن جان کسی شده اند .... تمام نقش ها را ما در زندگی زمینی ایفا می کنیم تا اگر بیدارشویم به نور درون این چرخه را به پایان رسانده وارد چرخه ی بعد ی شویم ، مولانا ها این چرخه را به پایان رساندند و از در ز های کیهانی عبور می کردند و حقایقی بر آنها روشن می شد که با عقل و منطق هیچ انسانی تعریف نمی شود ، وادی دیگری از شناخت است که با نور درون ارتباط مستقیم دارد .
شناخت سایه ها و لایه های ذهن خود و از دست دادن اعتبار دنیوی ،یعنی نام ها و .... که هیچ کدام برای ما سودی ندارد یعنی برای آگاهی ما یا روح ما فایده ای ندارد، این آگاهی یا نور است که روح ما را شکل می دهد ، حتی هنگام لقاح وقتی روحی قرار است در کالبد جنینی قرار بگیرد ، فکر غالب آن زن و مرد یا پدرو مادر آن روح که هم فرکانس با این افکار می باشد را جذب می نماید ....
اما فراخوان روح فرصت اندکی دارد ،یعنی اگر بارها و بارها و آمده باشیم و دریغ از بیداری به عشق به نور... و همچنان در خواب به سربریم
همچنان اسیرذهن و پستی و بلندی اشکال دنیوی و مشکلات آن شویم فرصت های آخر برای ما نیز به پایان می رسد ،همانگونه تا به حال موفق شده اند انسان ها را در هیپنوتیزمی فرو برند که تصور می نمایند آنکه فکر می کند آنکه تصمیم می گیرد آنکه انجام می دهد خودشان هستند
نمی دانند که حتی گاهی نفس کشیدن هایشان نیز ...خودشان نیستند
ارباب تو کیست ، از که فرمان می بری ،ایا میدانی
از اتفاقات اطراف
از مرده بادهاو زنده بادها
از جریانات موسمی
پناه بر پرودگار ،پناه برنور


0