شعرناب

امان از تکبر


بنام خدا
اول ازهر چیز سلام عرض میکنم به همه دوستان عزیزکه مطالب اینجانب حقیررا میخوانند، موضوعی که میخواهم در مورد آن صحبت کنم موضوع تکبراست.
قبل از شروع موضوع اشاره می کنم به معنی یک آیه قرانی که می فرماید ای انسان در روی زمین با تکبر راه مرو،چه بسا که نطفه تو از خون جنهده و کثیفی بیش نیست و بعد مرگت نیز جزلاشه ای بدبو نخواهی بود.
معنی آیه صریح و گویای واقعیتی است که ما آن را به ورطه فراموشی سپرده ایم.
آیا شخصی که باور داشته باشد زندگی دنیوی کوتاه است و ارزشی خاصی ندارد و آیا شخصی که باور کند بعد مرگش همه از بوی تغفنش گریزان خواهند بود،آیا باز حاظر میشود با تکبر و خود بزرگ بینی در روی زمین قدم بردارد و انسانهای دیگر را موجودی پست و بی ارزش بشمارد.
تکبر عامل بدبختی انسان امروزی است،تکبر ریشه یافته در بطن اندیشه انسان امروزی است،تکبر بیماری است شیطانی که انسان امروزی به آن مبتلا شده است.
آری تکرار واژه هایم از روی قصد و غرض است و می خواهم این معنا را برسانم که: شخصی که ادعا می کند من فلان کار را کردم،من فلانی ام،من وضعم اینه،من فلان امکانات را دارم،من میتونم فلان کار را بکنم،من بودم که برای اولین بار فلان کار را انجام دادم و... آیا گویای این نیست که شیطان در درون او لانه کرده و اوست که حال فرمانبردار بی چون و چرایش شده است.
آیا نمی خواهیم راه و رسم پیامبران و امامان را در پیش بگیریم و خود را از ورطه ی نابودی و تباهی نجات دهیم.
آیا ما نمی خواهیم قبول کنیم در جامعه زندگی می کنیم و آیا نمی خواهیم قبول کنیم انسانیم و به قول آیه های قرانی با هم برادر و خواهرهستیم ،آیا در جامعه حیوانی چنین برخوردهایی را می شود که ما می کنیم.
آیا نمی خواهیم باور کنیم قبل ما خیلی ها آمدند و رفتند،آیا نمی خواهیم به تاریخ رجوع کنیم و از آن درس بگیریم.
منم،چکارها که نمیکند،این واژه شیطانی چه راحت توانسته بر دلهای انسانیت تسلط پیدا کند و همه را بی قید و بند اسیر تمایلات شیطانی خود کند.
امید است روزی برسد که این واژه شیطانی منم و همچنین تکبر که مادر بی عدالتی ها،چاپلوسی ها و... است از صحنه زندگی بشریت برکنده شود.
امید است انسانیت خود را پیدا کند تا که دردش، درد منیت و خود را به رخ دیگران کشیدن نباشد، بلکه دردش درد انسانیت و همیت باشد و لااقل درد هم نوعش را ببیند.


0