شعرناب

اسلوب الحکیم

بسم الله الرّحمن الرّحیم
در این مطلب، قصد داریم درباره آرایه «اسلوب الحکیم» سخن کنیم.
این آرایه معمولاً در ابیاتی اتفاق می افتد که حالت مناظره دارد. یعنی اینکه شخصی مطلبی بگوید و یا چیزی را درخواست نماید، اما طرف مقابل برداشتی نادرست از آن کرده و بر این اساس پاسخی غافلگیر کننده دهد. همانطور که از نام این آرایه بر می آید، برداشت نادرست و پاسخی که طرف مقابل انجام می دهد سه ویژگی دارد:
اول اینکه چنین برداشتی عامدانه باشد.
دوم اینکه پاسخ آن باید حکیمانه باشد.
سوم اینکه پاسخ آن باید آگاه کننده باشد.
برای تشکیل این آرایه بسیار مهم است که انتظار طرف اول مناظره برای پاسخ به مطلبش چه باشد. برای مثال وقتی طرف اول می پرسد که «اهل کجایی؟»، انتظار دارد که طرف دوم پاسخ دهد که «از فلان شهر یا کشورم». اما به مثال زیر عنایت داشته باشید:
نخستین بار گفتم کز کجایی
بگفت از دار ملک آشنایی
همانگونه که مشاهده می کنید، در پاسخ به این سؤال، از شهر یا کشور یا مکانی نام برده نشد. بنابراین شاهد اسلوب الحکیم در آن هستیم.
گاهی اسلوب الحکیم همراه با آرایه های دیگر می شود.به مثال های زیر توجه کنید:
مثال 1: رقیب گفت: که افتاده ام؛ مرا بردار
دعاش کردم و گفتم: خدات بردارد!
در این بیت «خدات بردارد» کنایه است از اینکه «خدا تو را بکُشد».
مثال 2: گفتمش باید بَری نامم زیاد
گفت: آری می برم نامت زِ یاد
در این مثال نیز همراهی اسلوب الحکیم با جناس را شاهد هستیم.
مثال 3: گفتم: مرا سه بوسه ده ای ماه دلستان!
گفتا که: ماه بوسه که را داد در جهان؟
در مصراع اول این بیت، «ماه» استعاره از معشوق زیباروی است. اما طرف مقابل آن را عمداً به معنای ماهِ آسمان برداشت نموده و در پاسخ گفت که ماه هیچ کسی را بوسه نمی دهد!


0