شعرناب

مرگ زندگی

بنام خداوند بخشنده مهربان .
عرض ادب و درود
بارها از من پرسیده شده است بعداز مرگ چه برسر آگاهی ما خواهد امد،پاسخ این است ،که هرزندگی یک توشه ای از آگاهی ویک توشه ای از آرزوها برای شما خواهد داشت ‌.پس تکلیف آگاهی و علمی که دراین زندگی دارین چه خواهدشد،صفرخواهدشد؟
خیرصفر آخرین مرتبه ی اگاهیست
پس عدم گردم عدم چون ارغنون،آگاهژ و علم طبق اصل صفرم ترمودینامیک جاودانه خواهدبود،اما تغییرفرم می دهد،آگاهی به جسم و جسم به آگاهی تبدیل می شود،تفاوت انرژی و آگاهی چیست ؟انرژی شکل و فرم که بگیرد آگاهی ست ،برق انرژیست وقتی به موج یا دامنه یا فرکانسی خاص تبدیل شودمیشود موج و سیگنال .انرژی هستی دارد اما شکل منظمی ندارد،حالتی از انرژی که شکل و نظم بپذیرد میشود آگاهی وعلم .
آنچه بعد از هرمرگ می ماند در دور بعدی کالبد خواهدشد،یعنی آگاهی قبلی شما کالبد فعلی شماهست ،آگاهی فعلی شما ،کالبدبعدی شما می شود،کالبد ظرف روح است روح آب است ،آگاهی شما تعیین می کند کم و کیف این ظرف چگونه باشد.
«مهران صادقی نور»
از جمادی مردم و نامی شدم
وز نَما مُردم، به حیوان سر زدم
مُردم از حیوانی و آدم شدم
پس چه ترسم؟، کی ز مردن کم شدم؟
حمله ی دیگر بمیرم از بشر،
تا برآرم از ملایک پرّ و سر
وز ملک هم بایدم جَستن ز جو
کُلُّ شَیْءٍ هَالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ
بار دیگر از ملَک قربان شوم،
آنچه اندر وهم ناید، آن شوم
پس عدم گردم، عدم چون ارغنون-
گویدم: إنّا إلیهِ رَاجعُون


0