شعرناب

فصل یک

بسم الله الرحمن الرحیم
ای دوست چشم. دل باز کن تا آن بینی
آنچه نادیدنی است آن بینی
رب اشرح. لی صدری و یسر لی امری وا حلل عقده من لسلنی
یفقهو قولی
سر فصل یک
آیا نفس ما را رها می کند تا از دنیا طلبی بگذریم
یا انسان را به تمع قدرت. و پولهای. نا مشروع. می کشد
آیا می شود انسان. چیزه دیگری را تجربه کرد
که غیر از این دو او را به اوج برساند
جواب روشن است
اگر ما واقیت را کار بد شکافی کنیم و درون حقیقت را
باز بینی کنیم
آن موقع است که دنیارا نا پای دار و می فهمیم که. انسان
در هراحظه در انتظار مرگ خواهد بود
زندگی مثل یک برق. مثل یک درخشش سپری می شود
در یک لحظه. زمین. ما را می بحلد و در کوتهترین. زمان
تبدیل به خاک می شویم
پس چون عمر انسان کوته است و فرصتهارمثل باد سپری می
شود
نباید زمان را از دست داد می دانیم برای انسان از سمره ی
دنیا. چیزی نمی ماند مگر آثار ی خوب و نشانه های رحمت
امروز که دنیا در دست دنیا طابی و هرج مرج فرهنگ.
ستیزی است
و نسل امروز را سردر گم فرهنگهای نادرست می کنند
باید نوشت
گفت آیا می دانید در سر نوشت شما چه کسانی سهیم
هستند. شما ریشه یابی کردین. تا پدران و سروران خودرا
بشناسید
مهم تر از آن باید دانست از میوه ی چه درختی. هستیم
بدانیم که ما وقتی به سن پنها سالی می رسیم. اگر
همه دنیا را هم بدست آورده باشیم قانه نیستیم
آنوت تازه به انبالگم شده ای می گردیم
حطی آن پر فسل که تمام امکانات دنیوی را دارد
قانه نیست به دنبال گم شده ای می گردد
همیشه چیزه دیگری او را به سمت خودش می کشاند
اول نمی شناسدش سردر گم است
تا به منزلهی. روشن به عقل رجو می کند ان وقت نا خدا گاه
به سمتی کشانده می شود که به آن تعاق. دارد
او را به ابدیت و یا همان دنیای ما ورای تعبیت. می برد
اعتقادش محکم می شود
پی ور پدر و یا پدرانش می شود می خواهد بداند انها
چگونه. زیست کردن و چه. اثرثی به جای گذاشتن
فضیلت. و آثاره کهنی که بر جای گذاشته اند ما را شگفت زده
می کند
تا در سدد جما وری آن آثار باشیم.
ما را بر آن می دارد تا به مرحله ضحور برسانیم
تا در شناخت آنها که کوتاهی شده دست به کار شویم
و آثار آنها را که بدست فراموشی رفته را مکتوب کنیم
تا


0