شعرناب

تهران

شب‌ها تیره و تاریک‌اند.
نور‌های کوچک و بزرگ زیادی به چشم می‌خورد ؛امانه از ماه‌و ستاره. کورسویی ناپیدا ، از سوی آیفون.
تنها نقطهٔ امید، شومینهٔ کنار خانه است.البتهبا گاز کار میکند؛ نه با هیزم. هیزم‌هایش سرامیکی‌ست و امیدمان مثل آن واهی !
شب، چهرهٔ آسمان بیمار گونه است.
روز‌ها آسمان تب دارد و زمین لرز.
دود میبارد و ابر تماشا میکند و باد می‌ایستد ؛ نمی‌وزد.
گه‌گاهی درد هم آب را گل آلود می‌بیند. تور پهن می‌کند ، به امید صید انسان‌ها
به این مجموعه «تهران» میگویند.


0