شعرناب

استاد یدالله بهزاد کرمانشاهی


افسانه(استاد یدالله بهزاد کرمانشاهی)
کام و دهان به بوسه پُر از نوش کن مرا
لطفی کن و حجاب بَر و دوش کن مرا
آخر که گفته است فراموش کن مرا
هان ای نگاهِ می زده مدهوش کن مرا
شبنم صفت نهفته در آغوش کن مرا
کام دلم برآور و خاموش کن مرا
زان چشمه سار نوش، قدح نوش کن مرا
افسانه یی دگر گُهر گوش کن مرا.
به‌ شاعر گرانمایه‌: یدالله‌ بهزاد کرمانشاهی‌
گردی‌ نستردیم‌ و غباری‌ نفشاندیم‌
از بیدلی‌ او را ز در خانه‌ براندیم‌
ما آتش‌ اندوه‌ به‌ آبی‌ ننشاندیم‌
پیکی‌ ندواندیم‌ و پیامی‌ نرساندیم‌
و اصحاب‌ جوان‌ را نه‌ یکی‌ بوسه‌ ستاندیم‌
سالی‌ سپری‌ گشت‌ و تو راما نپراندیم‌.
منبع:مجلۀ فرهنگی هنری بُخاراwww.behzade-kermanshahi.blogfa.com\ منبع دیگر این پست این وبلاک بسیار زیبامی باشد


1