شعرناب

مادرم مرا ببخش ...


باسلام
مادرم بخاطر همه ی امیدهایی که از تو نا امید کردم مرا ببخش.
بخاطر همه ی لحظات خوشی که نتوانستم به تو ببخشم مرا ببخش.
بخاطر همه ی اشکهایی که هنگام درد کشیدن من از قلب مهربانت جاری شد مرا ببخش
مادرم من بارها دیده ام که از دیدن قامت ورزیده ی خواهران و برادرانم لذت برده ی و بارها نگاه مهربان و تحسین آمیزت را به آنها دیده ام و می دانم از دیدن جسم ناتوان و درد کشیده ی من رنج برده ی بخاطر این نیز مرا ببخش.
مادرم کاش می شد از دیدن فرزندان من ، از دیدن شیطنت ها و شیرین زبانی های فرزندان من ذوق و شادی دنیا در دلت جای بگیرد اما اکنون از دیدن تنهایی من رنج دنیا را در دلت جای داده ام بخاطر این نیز مرا ببخش.
مادرم کاش می توانستی در هنگام پیری و ناتوانی با افتخار به من تکیه کنی اما افسوس که من در اوج جوانی دستهای نحیف تو را تکیه گاه خود قرار داده ام بخاطر این نیز مرا ببخش.
مادرم بخاطر همه ی دفعاتی که از چابکی همسن و سالانم و ناتوانی من درهم شکستی مرا ببخش.
مادرم بخاطر همه ی خطوطی که نا توانی من بر صورتت کشید، بخاطر موهایی که برای من رنگ باخت مرا ببخش.
مادرم بخاطر همه ی دعاهای به اجابت نرسیده ات برای من ، بخاطر نذرهای قبول نشده ات مرا ببخش.
مادرم بخاطر همه ی دردهایی که رهاورد تولد من به تو بود مرا ببخش.
خدایـــــــــــا بخاطر همه ی امیدهایی که از مادرم ناامید کردم تو نیز مرا ببخش.
"" این متن دلنوشته واقعی از یک دختر معلول جسمی حرکتی (ویلچری) است که برای مادرش نوشته که من با اجازه ایشون اینجا قرارش دادم.""


0