شعرناب

تنبیه پسرم ابوالفضل برای من


همیشه وقتی ازم میپرسن استاد نویسندگی شما کی بوده؟ جواب می دم: اول شاگردام.
3سال قبل شاگردی داشتم به اسم ابوالفضل که خیلی استعداد خوبی داشت اما فوق العاده برای انجام کار بی حال و بی رمق و بی جنب وجوش بود. یه روز تصمیم گرفتم تنبیهش کنم. تنها تنبیه اشتباه این7 سال کارم با بچه ها. نوشتن، از برنا مه های من برای پیش دبستانی بنا بر دلایلی که ضرر داشت، نبود، اما من عدد2 را تصویری به او یاد دادم و خواستم که گوشه ای بنشیند و یک صفحه بنویسد 2-2-2-2-2-
ابوالفضل هنوز نرفته برگشت. گفت: خانم.
دفتر رو به نشانه اتمام کار به سمتم گرفت. تعجب کردم. وقتی دفتر رو گرفتم، دیدم که سفیدی بالا و پایین صفحه و همچنین بصورت عمودی وسط صفحه برام نوشته:
2-2-2-2-2-2-2-2
2
2
2
2-2-2-2-2-2-2-2
گفتم: چرا کامل ننوشتی؟
گفت: بالا و پایین و شکمش که کامل شده.
من که به خلاقیت کودک هیچ شکی نداشتم، این کار ابوالفضل رو برای خودم یه تنبیه دیدم چون نوشتن ربطی به ابوالفضل نداشت. پس من تنبیهی در نظر گرفته بودم که بی ربط بود. و بی شک از تنبیه و حتی تشویق بی ربط، هرگز نمی شد انتظار یادگیری داشت.
درواقع ابوالفضل با این کارش به من گفته بود: انجام دادم اما چون بی ربط بود پس با یه خلاقیت در حدی انجام دادم که به معلمم احترام گذاشته باشم.


0