شعرناب

معرفی شاعرانی که هنوز در میان مایند


علی باباچاهی (زادهٔ ۲۰ آبان ۱۳۲۱) شاعر، نویسنده، محقق و منتقد ایرانی است.
این شاعر گرامی در ردیف سپید سرایان جای داشته و اشعار ایشان بیشتر در جهت معنا سیر می‌کنند تا در جهت وزن
نمونه اشعار
«زندانیِ اختیاری»
مردی که خودش را تمام روز
در یک اتاق زندانی می‌کند
اصلاً دیوانه نیست
یا انار متراکمی‌ست که در پوست خودش جا خوش کرده
یا پیاز متورمی‌ست که لایه‌لایه پرده برنمی‌دارد از تنهایی‌اش
در بیروت مردی را دیدم با پای گچ‌گرفته
که از تابوت بیرون نمی‌پرید
پلنگ هم در قفس آهنین تصوّری از آزادی دارد
در جنگ تن به تن هر دو پا گذاشتیم به فرار
من از یک طرف
منِ دیگر من از طرف دیگر
و شانه به شانه به خانه رسیدیم دقیقاً
و من زیر یک سقفِ دراز به دراز
دراز کشیدم.
خیلی خوب شد
چند تابلو مختلف دور و برم میخکوب شد
نه عاشقِ عاشقم
نه کُشته ـ مُردهٔ شهری که ساکنانش در صدف خودشان
گوش‌ماهیِ خودشانند
قطع امید نمی‌کنم / امّا
از مردی که در یک اتاق زندانی شده
یا مُرده‌ای که روی تختخواب دراز کشیده.
فروشی نیست
بی در کنار تو هم بی همه یا می توان نوشت / یا که نوشتم من؛
فلسفه ی نخلی که امروز هسته اش را می کاریم ملک الموت بهتر می داند
و آن دختر نصرانی که روی سیصد گل سرخ غلت می زند
می گوید؛ پدر، تا ریشه در آب است
تخم مرغ بزغاله زنگوله به پا می زاید
و پرنده ای که جفتش را یکبار در معاشقه قورت داده از گرسنگی نمی میرد
پس تابوتم را نصف قیمت فروختم
به نیمه ی دیگر خودم که حال خوشی نداشت
روزهای نیامده هم کاشیکاری شده نیستند
نصف دیگر من از سوراخ سنبه های عجیبی سر درمی آورد و زیر بغل اش را گرفته اند
با داروهای شفابخش هیچ وقت تکلیفم روشن نبود
نه، نمی خورم،
و بعد از آن که در بشکه های خالی از شراب انداختند مرا
از تشنگی هلاک نشدم اما باز
بیدار شدن های سرسری
قدم زدن های سرسری
صورتت را دیگر از بر نیستم
در باران های سرسری.


0