عروسی شعر ابوبکر بیداد کوخردی
چقد قشنگن عروس و شه دوما
چقدر عروس شاه داماد قشنگ هستند
تی گل لاله ن تی ماه خدا
یکی گل لاله هست یکی ماه خدا
مبارک شون بیت پی هم پیر ببت
مبارک باشه پای هم پیر بشن
تا وقتی زنده ن نبن از هم جدا
تا وقتی زنده هستند ان شالله از هم جدا نشن
عروس جوونن شبور جومخوی زری
عروس قشنگه لباس زری پوشیده
از سرتا پاشن گل محمدی
از سرتا پاش مثل گل محمدی هستش
و ناز و غمزه اودای جفت دوما
باناز وغمزه کنار دوماد نشسته
بستکی اصلش چن خوش مو امندی
ازنظر اصالت بستکی مانند خودش ندیدیم
دوما چو سرو شیرازن قدش
دوماد قدش مثل سرو شیراز هست
عروس مون نازن چو بلبل سخنش
عروسمون ناز هست سخنش مثل بلبل هست
ماه و ستاره ن جمال هر دو تای
جمال هردوتا مثل ماه و ستاره است
ایشالله مرواش بیت از بچیای شما
ان شالله نوبت بچه های شما باشه
فرقه بستک با صوت بلند
فرقه ی بستک با صوت بلند
اخوندان هر دم با جفتی و چنگ
میخونند هر زمان با جُفتی وچَنگ که هردو یه ساز هستند
خلق و خلایق از پیر و جوون
مردم از پیر تاجوان
مشغول رقصن ولله چه قشنگ
خیلی قشنگ مشغول به رقص هستند
عروس ابردان ا خونه ی شه دوما
عروس رو می برند خانه ی شادوماد
و ناز و غمزه با کل و شبا
با ناز وغمزه با کِل وشَبا
از گپ و کوچک همه شون همره هن
تمام بزرگان وکوچکترها همراهشون هستند
شوو خشینا خیلی با صفا
شب خوش و خیلی باصفایی هستش
همه تون با هم بگوی صل علی
همه تون با هم صلوات بفرستین
عروس جوونن با مد حالا
عروس خیلی قشنگه با مُد امروزی
چایی و شربت شیرینی برا
چایی وشربت وشیرینی برای پذیرایی مهیا
عروس ابردان ا ته حجله ا جا
عروس رو میخوان ببرند داخل حجله
خوانش این شعر درنت باصدای احمد شفیعی موجود هست
امیدوارم درست ترجمه کرده باشم براتون
ترانه سرا: ابوبکر بیداد کوخردی