آموزش بحرهای عروض در شعر ایرانی (جلسه اول)بسم الله الرحمن الرحیم با سلام و عرض ادب خدمت فرهیختگان عزیز و ارجمندم خیلی ساده قصد دارم نحوه ی نامگذاری اوزان شعر ایرانی را و قواعد حاکم که به شکل گیری اوزان و زحافات شعر ایرانی شده است، آموزش دهم. البته اولین باری نیست که وزن را آموزش می دهم و تقریباً از زمانی که وزن را آموخته ام به انواع و اقسام مختلف هم در حال یادگیری بیشتر در این زمینه هستم و هم در حال آموزش دادن وزن. مطالب را سعی می کنم همانگونه که خودم آموخته ام و البته خیلی ساده تر و راحت تر آموزش دهم. امید که در حجم وسیع آموزش هایی که در حیطه ی وزن شعر ایرانی وجود دارد و کم و بیش موجبات سردرگمی، خستگی و دلزدگی شاعران و فرهیختگان عزیز و گرانقدر در این زمینه شده است، این آموزش راه روشن و امید تازه ای باشد برای آموختن در خصوص میراث بزرگانمان در زمینه شعر و ادبیات و فرهنگ ایرانی. این آموزش برای عزیزانی که از صفر می خواهند وزن را آموزش ببینند نمی تواند چندان موثر و مفید باشد و نیازمند تسلط حداقلی به وزن، قواعد تقطیع و آشنایی با اختیارات شاعرانه است. اما از آنجا که هدف آموزش است عزیزان می توانند هر سوالی راجع به وزن، تقطیع، اختیارات، زحافات و قواعد نامگذاری دارند مطرح کنند و بنده سعی خواهم کرد با پاسخ مبسوط تا رفع اشکال و یادگیری کامل در کنار عزیزان فرهیخته و ارجمندم باشم. این آموزش قطعاً خالی از اشکال نخواهد بود و از کلیه پیشنهادات و انتقادات و رهنمون های اساتید و عزیزان فرهیخته ام، استقبال خواهم کرد. امیدوارم دست یاری گرتان در این مسیر برای من که این آموزش ها را مطرح می کنم و عزیزانی که از این آموزش ها استفاده می کنند، چراغ هدایت و نور روشنی باشد. امیدوارم که این آموزش ها مفید واقع شود و در کنار آموزش و سرگرمی، اوقات مفرحی را تجربه کنید. ------------------ آموزش جلسه اول تعریف وزن : وزن یک نوع توالی و تکرار است که در صداهای شعر در طول یک مصرع یا یک سطر بوجود می آید. این توالی و تکرار منتج به نظم و ایجاد آهنگ می شود و هنگام گوش دادن باعث لذت و ایجاد احساس مطبوع در مخاطب می شود. این توالی و تکرار به شیوه های مختلفی ممکن است و در زبان های مختلف با توجه به استعداد خاصی که هر زبانی دارد ایجاد می شود. برای مثال با توجه به اهمیت تکیه در زبان انگلیسی وزنی که تعریف می شود مبتنی بر تکیه ی واژگان است. در بعضی زبان ها بر مساوی بودن تعداد هجاها در هر مصرع اکتفا کرده اند که به آن وزن عددی می گویند. در بعضی دیگر زبان ها به زیری و بمی صداها توجه نشان داده اند و در بعضی دیگر از زبان ها به کوتاهی و بلندی هجاها. وزن عروض که وزن غالب در اشعار ایرانی و عربی است مبتنی بر کوتاهی و بلندی هجاها است که به آن وزن کمی می گویند. کمی بودن وزن اشاره به کمیت هجا و تقسیم هجا به کوتاهی و بلندی دارد و البته ما هجای کشیده نیز داریم که در وزن عروض با یک هجای بلند و یک هجای کوتاه معادل سازی می شود. بنابراین ما در وزن عروض به دنبال توالی و تکرار ناشی از هجاهای کوتاه و بلند هستیم و هر زمان که این توالی و تکرار در طول مصرع های یک شعر هدفمند رعایت شده باشد، آن شعر را موزون و منظم می دانیم. البته وزن در اشعار پسانیما به ویژه با تعریفی که رضا براهنی از شعر پست مدرن ارائه داد و کتاب ((خطاب به پروانه ها و چرا من دیگر شاعر نیمایی نیستم؟)) شامل اشعار و مانیفست او از شعر پست مدرن و مفهوم مهم وابسته بودن شعر به نحوا اجرا که به عهده مخاطب گذاشته می شود، وزن در اشعار پسانیما می تواند تغییر کند ولو در طول یک مصراع که به تنوع موسیقایی و هنر منجر می شود. نمونه ی مشابهش را بخواهم مثال بزنم در موسیقی با توجه به اینکه هنر پیشرو محسوب می شود هنگامی که یک آکورد را اجرا می کنید آکورد بعدی تغییر پیدا می کند، این توالی آکوردها برای ما مهم هست که هارمونی به چه صورت است. مشخصاً در اشعار پسانیما در صورت وجود وزن با توجه به وابسته بودن شعر و موسیقی به اجرا توسط مخاطب، تداعی و توالی ارکان عروض در ذهن مخاطب برای ما بسیار مهم تلقی می شود. ما با هدف تنوع و تعالی بخشیدنِ موسیقی، وزن در طول یک مصرع یا یک سطر از شعر را تغییر می دهیم و برخلاف غالب های شعری گذشته که وزن در تمام شعر یکسان هست، موسیقی های متنوعی را خلق می کنیم. می دانیم که هر توالی آکوردی الزاماً مطبوع و خوش آیند نیست وگرنه بحثی به اسم هارمونی بی معنا می شد و همچنین می دانیم که امروزه از فواصل نامطبوع و صداهای ناخوشایند نیز در موسیقی استفاده می شود که در نمونه های اخیر موسیقی مانند متال و هوی متال و راک و حتی دیگر انواع موسیقی می توان دید و شنید. مشابهاً هر توالی از ارکان اوزان عروض الزاماً خوشایند و مطبوع نیست. تعریف بحر : به هر مجموعه از وزن های عروضی بحر گفته می شود. بحرهای عروضی در حقیقت تقسیم بندی وزن های عروضی است برای یادگیری بهتر آن ها. هر بحر از تکرار افاعیل ایجاد می شود و به دو نوع متفق الارکان(متحدالارکان) و مختلف الارکان تقسیم می شود. در بحرهای متفق الارکان، افاعیل عروضی که تکرار می شود یکسان است. برای مثال تکرار مفاعیلن. در بحرهای مختلف الارکان افاعیل ترکیب می شود و ترکیب افاعیل بحر را ایجاد می کنند برای مثال ((مفاعیلن فاعلاتن)) که ترکیب مفاعیلن و فاعلاتن هست. بحرهای متفق الارکان : به متفق الارکان متحد الارکان نیز می گویند. هفت بحر متفق الارکان داریم که عبارتند از : هزج ، رجز ، رمل ، وافر ، کامل ، متقارب ، متدارک بحرهای مختلف الارکان : همچنین دوازده بحر مختلف الارکان داریم که عبارتند از : طویل، مدید، بسیط، منسرح، مضارع، مقتضب، مجتث، سریع، جدید، قریب، خفیف، مشاکل، بحث این جلسه را همینجا به پایان می برم. ان شاء الله در جلسه آینده، خداوند توفیق عنایت نماید، بحث را با بحرهای متفق الارکان ادامه خواهیم دارد.
|