سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 10 فروردين 1403
  • همه پرسي تغيير نظام شاهنشاهي به نظام جمهوري اسلامي ايران، 1358 هـ‌.ش
20 رمضان 1445
  • شب قدر
Friday 29 Mar 2024
    به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

    جمعه ۱۰ فروردين

    پست های وبلاگ

    شعرناب
    سناریو
    ارسال شده توسط

    بهمن بیدقی

    در تاریخ : جمعه ۱۵ مرداد ۱۴۰۰ ۰۳:۳۷
    موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۱۲۲ | نظرات : ۴

    سناریو
     
    من بارها و بارها با اتفاقاتی برخورد نموده ام که دوستشان نداشته ام، ولی هیچگاه به خودم اجازه نداده ام که از خدای مهربانم در بروز آن حوادث و اتفاقات غمگین ، خرده بگیرم .
    یک بنده ی ناچیز، چگونه به خود جرأت میدهد که به مولایش خرده بگیرد؟ وای خدای من ! توبه از تمام جهالت هایمان .
     
    وقتی که قلم در دست می‌گیرم که سناریویی بنویسم ، یا که شعری ، یا دلنوشته ای ، حق خودم می بینم که آزادانه هرگونه که دوست دارم هنری را خلق کنم ، یا با کاردک ها و قلموها و رنگها، هرگونه که دوست دارم نقاشیِ زیبایی بکشم ، پس چگونه بنده حق ندهد به خدایی که هرگونه که خواست ، سناریوی زیبایش را خلق کند، آنهم وقتی میداند او مفهوم همه دانایی ها و مهربانیهاست. آنهم با این تفاوت که من ارتباطاتِ ظاهریِ اندکی بین واژه ها و رنگها وخطوط را میشناسم و درمی یابم که آن ارتباطات، انگشت شمارند و خدا ، ارتباطاتی را درنظرمیگیرد که نورون وار به هم ربط دارند، از اول خلقت تا آخر خلقت . و دراین ارتباطات ، سناریویی به عظمتِ خلقت شکل میگیرد که خداوند از نهایتش مطلع است .
     
    درلحظه ای شاید باید مهره ای به نام من، باید ازدنیا حذف شود تا بقیه ی مهره ها بگونه ‌ای دیگر،زندگی را ادامه دهند . و من درآن لحظه جای دیگرم ، به دنیایی دیگر . او خواسته من آنجا باشم  ، و شاید وجود من درآن صحنه لازم باشد، من هیچ نمیدانم واو میداند. من این بودن و نبودنها را نمی فهمم و اومی فهمد. من که درخوابم ، او بیدارست . من بیدار هم که باشم برای بی نهایت موضوعات ، چه فرقی میکند ؟ ولی بیداریِ بی خوابِ اوباعث شده که حتی ذره ای به اندازه ی ارزن، اینور وآنورنشود، و اگر شد او میداند . اوست که میداند من هم اکنون باید درآسایش باشم یا در جدالی خونین ، نفله .
    اوست که میداند هم اکنون باید در زندگی‌ام وسعت باشد یا بنا به خیرم ، بنا به سناریوی زیبایش در فقر.
    اوست که همه چیز را میداند و من اقرار میکنم که نمی‌دانم . نسبت به خلقت عظیمش هیچ نمی‌دانم .اقرار میکنم که هیچ نمی‌دانم . برای همین درمقابلش رکوع میکنم و دو زانو برزمین می افتم وسجده اش میکنم و باز سجده اش میکنم ، آنقدر سجده اش میکنم که بعنوان بنده ی هیچ اش قبولم ‌کند ، که همه خطاهایم را اگر خواست ببخشد ، و من همیشه از بندگی اش خرسندم و شاد .
     
    همه لبخندهایم ازشدتِ خرسندیِ از اوست، که چنین خدایی دارم که آنقدر نسبت به من لطف دارد که حتی غم و درد را بر من می پسندد تا آزمایشم کند که سپاسش را می گویم یا نافرمانی اش میکنم .
    اومیخواهد نوری را که به انوارش آفریده، باز بعنوان نور دربرگیرد نه اینکه سیاهیِ سیاهچاله ای درمیان نورها، حالتِ ناخوشایندِ کک مکی را ایجاد کند وچهره ی نور را بیالاید. اینگونه است که سیاهیها درمیان نورها محو می‌شوند و آن لکه ها از حضورشان درمیان آنهمه نور ، خجالت زده میشوند ، و آن خجالت ، دست کمی ازآتش ندارد وسوختن، زجرآورترین عذابهاست و عذاب وجدان ، سوزاننده ترین و جهنم ترین شعله هاست.
     
    بهمن بیدقی 1400/5/10

    ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
    این پست با شماره ۱۱۵۲۳ در تاریخ جمعه ۱۵ مرداد ۱۴۰۰ ۰۳:۳۷ در سایت شعر ناب ثبت گردید

    نقدها و نظرات
    مسعود آزادبخت
    جمعه ۱۵ مرداد ۱۴۰۰ ۱۳:۲۱
    سلام و احترام
    زیبا فرمودید
    درود برشما
    خندانک خندانک خندانک
    بهمن بیدقی
    بهمن بیدقی
    جمعه ۱۵ مرداد ۱۴۰۰ ۱۶:۲۴
    باسلام و عرض ادب و احترام آقای آزادبخت گرانقدر
    بزرگوارید
    سپاسگزارم از نظر لطف و محبتتان
    سلامت باشید
    ارسال پاسخ
    بهرام معینی (داریان)
    يکشنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۰ ۰۷:۴۸
    درود های فراوان جناب بیدقی استاد فرزانه ووارسته
    بسیار شیوا ودلنشین
    در پناه حق
    ایام بکام
    🌷🌷🌷
    بهمن بیدقی
    بهمن بیدقی
    يکشنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۰ ۱۷:۰۳
    باسلام و عرض ادب و احترام استاد گرانقدر
    بزرگوارید
    سپاسگزارم از نظر لطف و محبتتان
    سلامت باشید
    درپناه حق
    ارسال پاسخ
    تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



    ارسال پیام خصوصی

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    0