سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 1 ارديبهشت 1403
  • روز بزرگداشت سعدي
12 شوال 1445
    Saturday 20 Apr 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      شنبه ۱ ارديبهشت

      پست های وبلاگ

      شعرناب
      افسانه گالوس
      ارسال شده توسط

      اصغر محمودی( مور )

      در تاریخ : سه شنبه ۳ فروردين ۱۴۰۰ ۰۴:۴۷
      موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۹۸۰ | نظرات : ۵

      هزاران سال پیش از این سرزمین پارسیان ، سرزمینی که همواره سرسبز و خرم بود و مردمانش در صلح و صفا زندگی می کردند مورد هجوم ارتشی خونخوار و تا دندان مسلحقرار گرفت . هر ارتشی یا پهلوانی پیش رویشان قرار می گرفت نابود می شد و از بین می رفت .‌شهرها به ویرانه تبدیل می شد و مردان و زنان به بردگی گرفته می شدند .‌فرمانده این ارتش ، فوگان نام داشت .‌فرمانروایی بی رحم و خون ریز .‌فرمانروایی فناناپذیر . شرور و ظالم .‌طی چند سال تمام سرزمین پارسیان به دست فوگان افتاد .‌
      روزگار در ایران باستان می گذشت و هیچ کس و هیچ قومی نمی توانست سرزمین نیکی را که حال به سرزمین شر و پلیدی تبدیل شده را از دست فوگان نجات دهد . 
      روزی فراتاگون جادوگر دربار فوگان هراسان وارد دربار شد تا خبری را به فوگان دهد .‌
      فوگان : چه شده فراتاگون‌.چرا مضطربی ؟! 
      فراتاگون‌: فرمانروا چیزی دیدم که شما را هم نگران می کند . 
      دستان فراتاگون‌می لرزید و ترس در چشمانش نمایان بود .‌رو به تریتی همسر و مشاور فوگان کرد و خطاب به فوگان گفت : دیدم که جنگجویی جوان با چشمانی آبی شما را به قتل می رساند .‌
      با شنیدن این جمله لیوان تریتی از دستش افتاد .‌
      تریتی : چگونه ممکن است .‌فرنانروا فناناپذیر است و هیچ سلاحی به او کارگر نیست .‌هذیون می گویی .‌
      فوگان‌که از فناناپذیری خود مطمئن بود به فراتاگون نزدیک شد و بعد از خنده های بلند خود به جادوگر گفت : دیوانه شده ایی . دیگر قدرتت را از دست داده ای . 
      فوگان‌رو به فرماندهان لشگرش کرد و گفت : این زن عقلش را از دست داده . دیوانه شده است . 
      ارتان‌یکی از فرماندهان لشگر رو به فراتاگون گفت : فرمانروا فوگان جاودانه است و هزاران سال حکومت می کند . جاودانه فوگان . جاودانه فوگان . 
      دیگر فرماندهان همصدا با ارتان فریاد می زدند . جاودانه فوگان . جاودانه فوگان‌. .....ادامه دارد ...
      مور 

      ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
      این پست با شماره ۱۱۰۸۷ در تاریخ سه شنبه ۳ فروردين ۱۴۰۰ ۰۴:۴۷ در سایت شعر ناب ثبت گردید

      نقدها و نظرات
      قربانعلی فتحی  (تختی)
      سه شنبه ۳ فروردين ۱۴۰۰ ۱۲:۲۱
      درود برشما جناب محمودی عزیز
      بسیار عالی وزیبا بود
      وجالب خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      اصغر محمودی( مور )
      اصغر محمودی( مور )
      چهارشنبه ۴ فروردين ۱۴۰۰ ۱۲:۴۲
      عرض ادب و احترام .
      سپاس .‌
      ارسال پاسخ
      مجتبی شهنی
      سه شنبه ۳ فروردين ۱۴۰۰ ۱۷:۳۶
      درود فراوان بر جناب محمودی بزرگوار
      بسیار
      زیبا
      بود
      سال نو‌مبارک خندانک
      اصغر محمودی( مور )
      اصغر محمودی( مور )
      چهارشنبه ۴ فروردين ۱۴۰۰ ۱۲:۴۳
      درود و ادب .
      سال نو بر شما و خانواده محترمتان مبارک .‌
      ارسال پاسخ
      مجتبی شهنی
      سه شنبه ۳ فروردين ۱۴۰۰ ۱۷:۳۶
      خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک
      خندانک
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0