سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 9 فروردين 1403
    19 رمضان 1445
    • ضربت خوردن حضرت علي عليه السلام، 40 هـ ق
    Thursday 28 Mar 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      پنجشنبه ۹ فروردين

      پست های وبلاگ

      شعرناب
      با یک اشتباه پدر و مادرشان را تا پای مرگ بردند
      ارسال شده توسط

      علی مزینانی عسکری

      در تاریخ : جمعه ۸ اسفند ۱۳۹۹ ۱۲:۲۳
      موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۷۴۵ | نظرات : ۱

      ✍️وقتی فهمیدند کرونا شوخی بردار نیست که هم خودشان گرفتند هم با رفتن پیش پدر و مادر پیرشان آنها را تا یک قدمی مرگ  کشاندند.
      خانم جوان با گریه و التماس مقابل بیمارستان که اغلب مراجعه کنندگان را متأثر کرده بود از خداوند درخواست می کرد که اشتباهش را ببخشد و مادر را که در بخش مراقبت های ویڑه بستری شده به او برگرداند.
      دکترها به او گفتند که: « دعا کنید چون سطح هوشیاری بیمار پایینه و اکسیڑن خونش خیلی افت کرده» و او معنای این دعا کردن را خیلی خوب می دانست که وقتی یک نفر در آی سی یو یا سی سی یو بستری می شود و دکترها می گویند برایش دعا کنید یعنی قطع امید کردن.
      خدا خواست و پدرشان که از وضعیت جسمانی خوبی برخوردار بود حالش بهتر شد اما نفس های سخت مادر که هم دیابت دارد و هم ریه هایش مشکل دار یک هفته روی تخت بیمارستان بی هوش با مرگ دست و پنجه نرم می کرد.
      سیر انتقال این ویروس به زندگی آن ها ابتدا از شوهرش شروع شده و پس از یک روز سخت کاری به خانه آمد و پس از مدت کوتاهی به بیمارستان مراجعه کردند و ابتلای هردو تأیید شد. دکتر با تجویز دارو و توصیه قرنطینه خانگی دو هفته ای آنها را روانه ی خانه کرد.
      با گذشت دوهفته بدون هرگونه تست و آزمایش مجدد به خیال اینکه خوب شده اند بار سفر بستند و راهی روستا شدند به شب نرسید پدر احساس تب و بدن درد کرده و نیمه شب مادر نیز حالش بد شد. جای تأمل نبود سریع به اورڑانس شهرستان خبر دادند و آن دو را به بیمارستان منتقل کردند....
      این زوج جوان مانند مارگزیده هایی که از هر ریسمان سیاه و سفیدی می ترسند حالا به هرکسی که قصد مسافرت و دیدن عزیزان خود را  دارند توصیه می کنند:«اگر پدر و مادرتان را دوست دارید مواظب گلهای زندگی خود باشید و با توجه به شرایط سخت کرونایی و اینکه معلوم نیست چه کسی ناقل است فعلا صبر کنید و قید چند روز رفتن به ولایت را بزنید به خداما خیلی خیلی خوشبین بودیم و این ویروس را دست کم گرفتیم و نزدیک بود تا ابد شرمنده دوست و دشمن باشیم»...

      ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
      این پست با شماره ۱۱۰۱۳ در تاریخ جمعه ۸ اسفند ۱۳۹۹ ۱۲:۲۳ در سایت شعر ناب ثبت گردید
      ۲ شاعر این مطلب را خوانده اند

      آرزو نامداری

      ،

      علی مزینانی عسکری

      نقدها و نظرات
      آرزو نامداری
      جمعه ۸ اسفند ۱۳۹۹ ۱۵:۱۰
      سلام بزرگوار
      بسیار خواندنی و حقیقتی تلخ از کرونا امیدوارم همه رعایت کنند تا این ویروس ریشه کن بشه به امید آنروز . سرافراز باشید خندانک خندانک خندانک
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0