سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 10 فروردين 1403
  • همه پرسي تغيير نظام شاهنشاهي به نظام جمهوري اسلامي ايران، 1358 هـ‌.ش
20 رمضان 1445
  • شب قدر
Friday 29 Mar 2024
    به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

    جمعه ۱۰ فروردين

    پست های وبلاگ

    شعرناب
    خود باخته
    ارسال شده توسط

    آذر مهتدی

    در تاریخ : دوشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۹ ۰۴:۴۴
    موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۳۷۹ | نظرات : ۱۳

    زنی را دیدم که بازار را در زنبیلش حمل می کرد، مردی به دنبالش می دوید و کودکی با سبدی از التماس محبتش را گدایی می کرد،
    مرد دستهایش را در جیب پنهان کرده بود. شاید تتمه دارایی اش را محکم چسبیده تا به تاراج نرود. زن لبخندی بزرگ بر  لب داشت و نمیدانست بازارش را کجای خانه بچیند.کودکی گرسنه دستش را دراز کرد تا شریک ساندویچی شود که پسر در دستانش جا نمیشد چه رسد در دهانش. زتدگی زنی با زنبیل پر از نیازهای بی نیازی ست. از همان جنس که آرزو داری داشته باشی و نداری و اگر داشتی هم فقط داشتی. دلت را خوش که
    نمی کرد،به هیچ دردت هم نمی خورد. همیشه مردی به دنبال آن در
     حال آمدن است نمی داند به قد و بالای زن توجه کند یا
     زنبیل بزرگ دنیایی که با خود می برد. پسرک هم ریزه خوار عشق و خواستن است که بزرگ نمی شود. رشد نمی کند اما همیشه وجود دارد. هست تمام نمی شود. زن با آرایشغلیظی که دارد گاه زیبا و گاه زننده به نظر می رسد.پشت سر را که نگاه می کند، صف طولانی را می بیند که چشم به او دوخته و دنبالش کشیده می شوند با زنجیری که به زنبیل
      متصلند. 
    ما در پی زنبیل حاجات زمینیم
     زنجیر ی از وابستگی های قدیمی
    از درد خواهان مسکن های دردیم
    دردی که درمان کافی ست سیری پذیریم
    ما جنس تن از خاک و آب و روحمان پاک
    با خاک پاشیدیم به چشمان افلاک
    ما روحمان را بند  خاک انداز کردیم
    جارو زدیم خود را ولی در خود تنیدیم
    آوارگی ها را به یک شب خواب دادیم
    خود را برای صبح بی صبحانه خوردیم
    ما در تلاش جمع زنبیلی پر از خار
    از باغ گل تنها به یادش غبطه خوردیم
    از خانه و شهری که پر بود از خوشی ها
    یک قصه از سیب و فریب و مار خواندیم
    شاید بیابان گردی ما یک بهانه است
    دنبال باغ عشق و آزادی که خانه است
    ما خسته ایم اما نه از دست زمانه
    از دست  دل تنگی روزانه ، شبانه
    آتش گرفته قلبمان از سوزش قهر
    گویا سر آشتی ندارد بار دیگر
    ما را رها کرده که از نو خود بسازیم
    یک آدم محکم که با سیب خود نبازیم   
    19بهمن99
    آذر.م

    ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
    این پست با شماره ۱۰۹۲۹ در تاریخ دوشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۹ ۰۴:۴۴ در سایت شعر ناب ثبت گردید

    نقدها و نظرات
    جمیله عجم(بانوی واژه ها)
    دوشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۹ ۰۹:۴۷
    خندانک
    درودبانو مهتدی عزیزم خندانک
    بسیارعالی خندانک خندانک خندانک
    خندانک خندانک خندانک
    آذر مهتدی
    آذر مهتدی
    دوشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۹ ۰۹:۵۲
    درود بانوی واژه ها
    سپاس از نگاه زیبا بین
    تقدیمی داشتید پسند نشد😔
    💕💕💕💕💕
    ارسال پاسخ
    محمد قنبرپور(مازیار)
    دوشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۹ ۰۶:۰۸
    سلام چقدر قشنگه این شعر
    ما روحمان را بند خاک انداز کردیم
    واوووووووووو
    این یه مصراع دیوونه ام کرد
    عاللللی خندانک خندانک خندانک
    آذر مهتدی
    آذر مهتدی
    دوشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۹ ۰۶:۳۴
    درود بر شما جناب مازیار
    باعث افتخاره که پسندیدید
    سپاس از حضور پر مهرتان
    🌺🌺🍀🍃🍃
    ارسال پاسخ
    آذر مهتدی
    آذر مهتدی
    دوشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۹ ۰۷:۲۸
    🍁🍁🍀🍀🍁🍁🌷🌺🌱🌱
    ارسال پاسخ
    مجتبی شهنی
    دوشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۹ ۰۶:۳۳
    درود بانو گرامی
    بسیار
    عالی
    بود خندانک
    آذر مهتدی
    آذر مهتدی
    دوشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۹ ۰۷:۲۷
    درود بر شما جناب شهنی
    سپاس از نکاه پر مهرتان
    🍀🍀🍀🌱🌱🍁🍁
    ارسال پاسخ
    مجتبی شهنی
    دوشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۹ ۰۶:۳۳
    خندانک خندانک خندانک
    آذر مهتدی
    دوشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۹ ۱۵:۵۸
    😶🙆🙆🌻🌻
    قربانعلی فتحی  (تختی)
    دوشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۹ ۱۹:۰۸
    درودبرشما استاد بانو مهتدی
    بسیار عالی وزیبا
    خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
    آذر مهتدی
    دوشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۹ ۱۹:۰۹
    درود بر شما جناب فتحی مهربان
    سپاس از نگاه زیبا بینتان🌺🌺🌺🌺
    میلاد همتی زاد (مهجور)
    شنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۹ ۱۵:۰۴
    درود بر شما🌷🌷

    لطفا از صفحه من هم بازدید کنید و بنده رو از نظراتتون آگاه کنید🌷
    آذر مهتدی
    آذر مهتدی
    يکشنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۹ ۲۲:۴۶
    درود بر شما جناب مهجور
    تشکر از حضورتان
    سبز بمانید
    چشم حتما مشتاقانه به مهمانی شعرتان می آیم.
    ارسال پاسخ
    تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



    ارسال پیام خصوصی

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    0