شعرناب

دردسرهای عظیم


سریال دردسرهای عظیم
یکی همیشه هست که عاشق منه
نگام که می کنه پلک نمی زنه
تنهاست خودش ولی تنهام نمی زاره
دریا که چیزی نیست عجب دلی داره
با گریه هام میاد غم هام و حل کنه
نزدیک میشه تا من و بغل کنه
از آسمون شهر خیلی پایین تره
در و که وا کم خدا پشت دره
چشمام و بستم واز کنارش رد شدم
چشماش بسته تا نبینه بد شدم
هر کاری می کنم ازم نمی گذره
حسی که بین ماست از عشق بیشتره
چشمام و بستم واز کنارش رد شدم
چشماش بسته تا نبینه بد شدم
هر کاری می کنم ازم نمی گذره
حسی که بین ماست از عشق بیشتره
نا مهربونی با دلم نمی کنه
به هیچ قیمتی ولم نمی کنه
یه قطره اشکم و که می درخشه باز
بهونه می کنه منو ببخشه باز
چشمام و بستم واز کنارش رد شدم
چشماش بسته تا نبینه بد شدم
هر کاری می کنم ازم نمی گذره
حسی که بین ماست از عشق بیشتره
چشمام و بستم واز کنارش رد شدم
چشماش بسته تا نبینه بد شدم
هر کاری می کنم ازم نمی گذره
حسی که بین ماست از عشق بیشتره
((حدیث دهقان))
--------------------------------------------------
سریال فاصله ها
اگه فاصله افتاده ، اگر من با خودم سردم
تو کاری با دلم کردی که فکرشو نمی کردم
چه آسون دل بریدی ،از دلی که پای تو گیره
که از اینبدتر هم باشی،واسه تو نفسش میره
نمی ترسم اگر گاهی دعایم بی اثر میشه
همیشه لحظه آخر خدا نزدیکتر میشه
تو را دست خودش دادم که از حالم خبر داره
تااز تو چشماشو یه لحظه برنمی داره
تو امید منی اما داری از دست من میری
با دستای خودت داری ، همه هستی مو میگیری
دعا کردم تو رو بازم ،با چشمی که نخوابیده
مگه میزاره دلتنگی ، مگه گریه امون میده ؟
مریضم کرده تنهایی ، ببین حالم پریشونه
من اونقد اشک میریزم ، که برگردی به این خونه
حسابش رفته از دستم ، شبایی رو که بیدارم
شاید از گریه خوابم برد ، درا رو باز میزارم
((حدیث دهقان))


0