شعرناب

آرایه حس آمیزی و سجع

حس آمیزی آمیختن دو یا چند حس را در متن و… را حس آمیزی می‌گویند. هر گاه موضوعی را که مربوط به یکی از حواس است. به چیزی نسبت دهیم که با آن حس قابل احساس نباشد، آرایه حس آمیزی آفریده می‌شود که در زبان روزمره نیز کم کاربرد نیست. طعم پیروزی را چشید… در این عبارت «مزه» که مربوط به حس چشایی است به پیروزی نسبت داده شده‌است. اما پیروزی با حس چشایی قابل احساس نیست. حقیقت تلخ است. در این عبارت تلخی که مربوط به حس چشایی است به حقیقت نسبت داده شده‌است. اما حقیقت با حس چشایی قابل احساس نیست. آمیختن دو یا چند حس را در متن و… را حس آمیزی می‌گویند. (این توضیح در کتاب ادبیات پایه دهم آمده‌است) ریگ آموی و درشتی راه او زیر پایم پرنیان آید همی در این شعر رودکی از حس لامسه در مصرع دوم استفاده می‌کند:[۲۶] گاهی شاعر از چند حس را با هم استفاده می‌کند. به عنوان مثال حقوقی حس رنگ و صدا را به این شکل با هم درآمیخته است:[۲۶] ای کاش با فصاحت این کبود اندام من تلفظ شیرین آب بود از نمونه‌های دیگر حس آمیزی درهم‌آمیختن سه حس شنوایی، بینایی و بساوایی در این شعر شفیعی کدکنی است:[۲۶] با حنجره چکاوک خردی که ماه دی از پونه بهار سخن می‌گوید وقتی کزان گلوله سربی با قطره قطره خونش موسیقی مکرر و یکریز برف را ترجیعی ارغوانی می‌بخشد.
سجع
سجع به معنی آوردن کلمات هم‌وزن و قافیه در یک عبارت یا نوشته یا انشا است. آوردن سجع می‌تواند به بهتر شدن مطلب، انشا یا نوشته ما بسیار کمک کند.[۴] مثال خیال خال تو با خود به خاک خواهم برد که تا زخال تو خاکم شود عبیر آمیز مثال قیامت قامت و قامت قیامت قیامت می‌کند این قد و قامت مثال بر او راست خم کرد و چپ کرد راست خروش از خم چرخ چاچی بخاست مثال شبست و شاهد و شمع و شراب و شیرینی غنیمتست چنین شب که دوستان بینی


0