شعرناب

مدّعی


مدّعی را گفتند: از چه روی، بی چیـزی و مفلس وبی کس‌؟ گفت: از آن بابِ سببکه جایِ خرجِ خویش بر عشق، به‌رسوایی با یدِّطولا وقفِ ادعا شدم! حال نه کس خٰوانَدم و نه غیر خٰواهَدم و نه پشیزی برای‌م از بود، غیرِ سیر در نابودی مانده‌ است!
هنر اگر ثمــــــر از دستِ ادّعا گیرد
فنا پذیرد و قبل ‌‌‌از حیات می‌میرد!
سیدمحمدرضالاهیجی
ساکوتی.هند


0