شعرناب

تاریخی ناخوانا


«تاریخی ناخوانا»
راز سالیانی در قاب گمشده تاریخ پنهان است
به راستی در حافظه تاریخ جای چه کسانی خالیست؟
یکی از مهمترین کشفیات(ا.اف اشمیت)در تخت جمشید:
یافتن 750 لوحه گلین مُهر مانند بود که بر جوار آنها به خط عیلامی مطالبی در باب کارگران و کارفرمایان و نحوه و اندازه دستمزد کارگرانی که در تخت جمشید کار کرده اند،منقور می باشد
«به فلانی
به همان پسر فلان کس می گوید:
فلان قدر پول یا جنس،
بعنوان که مسئول و سرپرستان هست،
برای فلان کارهائی که کرده اند،
و فلان مدت کارشان طول کشیده،بدهید
این لوحه را فلان کس نوشت.
به تاریخ فلان ماه از فلان سال شاهنشاهی...»
در گوشه چپ هر لوحه،اثر مُهر کارفرمای مسئول دیده می شود که صاحبان منصبان خزانه بوده
است. بعضی دیگر از لوحه ها،رسید و یا فهرست دستمزدها می باشد:
«فلان مقدار مواجب
برای فلان کس،که مسئول کارها بود کارگران زیر دستش،
برای مدت فلان روز(یا ماه)کار،
که به هر یک از کارگران در هر ماهی فلان قدر داده شود،
از پول یا جنس،
به تاریخ فلان ماه از فلان سال[پادشاهی]...»
و در اینجا مهر صاحب منصب خزانه پای لوحه خورده،اما نامی از مستوفی برده نمی شود.
در این الواح از نظر روشن ساختن وضع کارگران در تخت جمشید بسیار مهم اند.
اولا نحوه تقسیم کارها،ملیت کارگران و طبقه بندی آنان معین شده
و در ثانی ثابت گردیده که هخامنشان مردم را به بیگاری نمی گرفتند،
و هر فردی چه زن،مرد و بچه را به کار وا می داشتند،
باندازه و عادلانه،نقد و یا جنس به آنها می پرداختند
گذشته از این،در این اسناد نشانی از اینکه کارگران و هنرمندان یونانی در تخت جمشید سکونت و در ساختن کاخ ها سهم داشته باشند،نمی یابیم و فرضیه غربیان که می گویند یونانیان در ساختن تخت جمشید همکاری و بلکه نظارت داشته اند،بی پایه می باشد.
یک مسئله که از خلال این الواح روشن شده و شگفتی آفریده،این است که در آن زمان زنان و پسران را هم بکار می گرفتند و کارهای آسانی به آنها می سپردند،
مثلا:اسلحه سازی،زرگری،ماموریت مالیاتی،شراب اندازی،آبجو سازی و چوپانی.
از پیشه های است که برای آنان یاد کرد.
برای آنکه وضع بهتر روشن شود ترجمه آزاد یکی از این الواح عیلامی را در اینجا می آوریم:
[گنجور شاهی]بَردکامه،می گوید
به سَگا،خزانه دار
سه کرشمه و 2/5(دو و نیم)شکل نقره،
به هردکامه،درودگر مصری که سرکرده 100کارگر است بده.
این کارگران در پارسه(تخت جمشید)کار می کنند و مزد می گیرند و زیر نظر وهئوکه می باشند.
اما به جای نقد،برابرش را با جنس بده،به ترتیب زیر:
به جای سه شِکِل نقره،یک گوسفند،به جای یک شِکِل نقره یک کوزه شراب
این مبلغ برای پنج ماه است،
از سال سی و دوم پادشاهی داریوش،
یعنی به هر مردی در یک ماه،شش شِکِل و نیم می رسید
هی پیروکای منشی این سند را گرفت و آن را نوشت.و رسید را از مردخای دریافت کرد
در پایین متن،جای نقش مهر یک گمارده بلند پایه دولتی میشود.
اگر بخواهیم با اندازه های امروزی بسنجیم مزد هر مرد در ماه بنا به لوحه بالا برابر بوده است با اندکی بیش از بهای دو راس گوسفند .
باسپاس از همه دوستان
پاینده باشید و برقرار
منبع:شرح مصور تخت جمشید
شاهپور شهبازی


0