شعرناب

دِریا موجه کاکو دِریا موجه

دِریا موجه کاکو دِریا موجه
میدونید چیه ، بعضی وقتا بعضیا یه چیزی میگن که آدم آچمزمیمونه چی بهشون بگه .
یه عزیزی تعریف میکرد توو یه مجلس زنونه ، صحبت ازکمک به یتیم شده بود که یکی ازخانوما با تشر گفته بود : چرا مواظب صحبتتون نیستید ، چرا بی احترامی میکنین و به بچه ای که پدر مادرشو از دست داده میگید یتیم ، باید بهش بگید ایتام
من اون جمع حیرتزده رُو تصورکردم که همه آچمز، چشماشون ، ورقلمبیده بود وهیچکس نمیدونست چی بگه .
چند روزپیش رفته بودم خرید. موهای من معمولیه وطبیعی بنظرمیرسه. وقتی که گرمِ صحبت با فروشنده
بودیم ، فروشنده ی کم مو بصورتِ مسخره آمیزی موی منو خطابِ صحبتش کرد که موشو ببین !
البته من که هیچوقت به نقص کسی نخندیده ام وهیچگاه هم نخواهم خندید آچمز مونده بودم چون دیده بودم بعضیا ازروی جهالت به کم موییِ دیگرون میخندن ولی ندیده بودم به موداشتنِ کسی بخندن .
راستش تازگیا زیاد از رفتار این و اون آچمز میشم .
مثلاًوقتی یه نفرازمقدماتی ترین ملزومات شغلم حرف میزنه وبا آب و تاب موضوعی رُومطرح میکنه که
دهها سال نسبت به اون تجربه دارم و اون که ازآن موضوع چیزکی به گوشش خورده طوری برام کالبد شکافیش میکنه " مثلاً ازعناصر تشکیل دهنده ی بتن " برای منِ راه و ساختمانی میگه که یادِ درس دادنِ معلمی برای یه کلاس اولی می افتم .
نمیدونم والّا . یه مورد شایعِ دیگه هم ، دونسته ندونسته های مردمه راجع به هرمریضی و درد و رنجی که انگارهمه دکترن وفقط منم که مریضم و اونا همه چیزسرشون میشه و مرتب بجای پزشک ، ازگیاهان
سنتی و داروهای شیمیایی تجویزمیکنن و همیشه از موضعِ بالا با آدم صحبت میکنن طوریکه انگار با یه
نادونِ بالفطره صحبت میکنن .
چه میشه کرد ؟ فعلاً این جَو جامعه س و نمیدونم باید قاطیشون شد وتحملشون کرد یا کنارکشید و آرامشی
بینظیر رُو تجربه کرد .
من که نمیدونم چیکار باید کرد شما میدونید ؟
بالاخره میون این موجهای دریای جامعه ومیون این گرداب ، کسانی مثلِ من الکی درحال دست وپا زدنیم وحتی من خودم نمیدونم غرق شدم یا دارم غرق میشم .
ولی بعضیا درحال غرق شدن فکرمیکنن نجات غریقن . اونا خیلی باحالن .
انگار همه تو تَوَهم ایم . خدا آخرعاقبتمونو به خیر کنه .
آمین .
بهمن بیدقی 1402/10/22


0