شعرناب

آب طلبی

در هوای گرم و شرجی، طالبی را عاشقانه و هوس ناک، طالبم
وقتی هوا گرم می شود ولی اگر خشک باشد
گرما آنچنان نفس گیر نمی شود
چون رطوبت هوای خشک، پایین و در حد صفر است
اما اگر هوا گرم بشود و میزان رطوبتش بالا باشد، شرجی می شود
نفس گیر می شود
عرق می کنی
بدنت می چسبد
حوصله هیچ کاری را نداری
نه دوست داری بخوری
نه دوست داری بخوابی
نه دوست داری بخوانی
نه دوست داری بنویسی
نه دوست داری فکر کنی
و نه دوست داری قدم بزنی
چون وقتی می خوری و می نویسی و می خوانی و فکر می کنی و قدم می زنی
مغز و بدن فعال می شوند
و اعصاب حرکتی و حسی به حرکت در می آیند
و تو بیشتر گرمت می شود
و بیشتر کلافه می شوی
پس باید راه حلی پیدا کرد
اگر در ایران و گیلان و لنگرود بودم، راه حل را در فرار از شهر جستجو می کردم
کجا فرار می کنم؟
به چمخاله که دریا دارد
اول از همه می افتم توی آب
و به سیری دل آبتنی می کنم تا اندرون و بیرونم خنک شود
آنوقت می آیم روی ایوان خانه ی ساحلی می نشینم و چند طالبی را با کارد باز می کنم
دانه هایش را جمع می کنم
بعد با یک قاشق غذا خوری، گوشت طالبی ها را از بدن طالبی جدا می کنم و در یک کاسه می ریزم
رویش یخ و اندکی شکر می ریزم و بعد هم می زنم تا یخ ها آب شوند
آنگاه یا با قاشق، طالبی-فالوده را در دهان می ریزیم و یا در یک لیوان می ریزم و سر می کشم
الحق مزه دارد
و گوارا و دلچسب است
حتمن امتحان کنید
چون الان فصل طالبی است
نوش جانتان
احمد پناهنده


0