شعرناب

من شاعر نیستم

بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحمٰنِ الرَّحیم
چرا من شاعر نیستم؟ تا کنون به شاعران امروزی دقت کرده‌اید؟ آنها چه میگویند؟ منظورشان چیست؟
اینکه من شاعر نیستم، یعنی از شاعران امروزی نیستم، خوب به این بیت دقت کنید که اشعار امروزی میباشد:
سوسک و مگس میان با هم این بغل/ میخوان یه جای خوب برن ماه عسل
این یعنی چی؟ آیا شعر آن است که هر چیز بیخودی را وزن و قافیه و آهنگ ببخشیم و بگوییم شعر است؟ معنی و مفهومی دارد آیا؟
عزیز من، شعر فراتر از اینهاست، خیلی فراتر، با مشتی کلمات بی معنی که بهشون وزن و قافیه و آهنگ داده شده، نمیشه شعر گفت، شعر در نظر عطار این است:
شعر چیست این جمله در بگشادنست/ شرح چندینی عجایب دادنست
شاعر یعنی کسی که حقایقی را دیده است و در یک بیت چندین حقیقت را بیان میکند، حقایقی که از چشم عوام پنهان است، شاعر امروزی هم یعنی کسی که هیچ چیزی نمیفهمد و شروع میکند به سر هم کردن مشتی کلمه که بهشون وزن و قافیه و آهنگ داده و نام آن را شعر میگذارد و هنگامی که مطالعه میشود، هیچ حقیقتی در آن نیست.
آنها برای پول و شهرت شعر میگویند، میخواهند فحش بدهند شعر میگویند، میخواهند مردم را فریب دهند شعر میگویند و... خلاصه هر چیزی را شعر میکنند و نام خود را شاعر میگذارند.
پس من شاعر امروزی نیستم، زیرا حقایقی را میگویم که هیچ شخصی تا کنون به آن نرسیده، کاملا واضح میگویم، ما شاعران حقیقت مخاطب داریم، اما شاعران امروزی خودشان هم نمیدانند چه میگویند و مخاطبشان کیست؟ پس مخاطبین من کسانی هستند که دغدغه فهمیدن دارند، نه کسانی که نمیدانند یک مطلب را چرا میخوانند.
شاعر حقیقت از صدها هزار تن یکی میباشد، ولی امروزه همه شاعر شده‌اند و شعر میگویند. من شاعر امروزی نیستم، من شاعر حقیقتم.


0