سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 7 ارديبهشت 1403
    18 شوال 1445
      Friday 26 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        جمعه ۷ ارديبهشت

        شعرم درد می کند ...

        شعری از

        امیر شمشیریان

        از دفتر جوهر تنهایی نوع شعر افراغ اندیشه

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۶ شهريور ۱۳۹۳ ۰۱:۴۰ شماره ثبت ۳۰۰۷۹
          بازدید : ۵۷۷   |    نظرات : ۳۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر امیر شمشیریان

        چند روزیست دل گیرم...
        از زبان...
        از قلم...
        از دلهوره ی واژگان...
        چاله هایی در پس و پیشِ طَبعم...
        شمال ... جنوب ... شرق ... غرب ...
        از چاه عمیق تر ...
        از اقیانوس وسیع تر ...

        می خواهم بگویم...
        زبان نمی چرخد...

        می خواهم بنویسم...
        قلم بهانه می گیرد...

        می خواهم درک کنم...
        واژگان ، کژتاب می گردند...

        آری...
        این روزها  شعرم هم سردرگم است...
        همچو چرخ و فلک ...
        لغتی میزند بر سر لغتی ...
        معنا گم می شود ...
        و صدای شعرم خش دار تر ...
        خوش و گوش خراش ...
        سر و ته که نه ... میان هم ندارد ...
        بهانه ی پاییز نیست ...
        و نه بهانه ی خش خش برگ ها ...
        و نه برای چرخش ِ نغمه و خروش ِ حرفِ ''خ ِ''

        شاید...
        همچو قلبم...
        ترک برداشته ...

        شاید هم...
        خسته است از من ...
        مثل تو ...

        می ترسم ترکم کند ...
        مثل تو ...

        شاید هم در گریز است...
        از یاد تو ...
        یاد تو دستپاچه اش کرده ...
        قلم را می گویم ...
        نه فقط رقص واژگان را ...
        که سمفونی آنها را هم ...
        یاد تو واژگان را پیدا اما گم می کند ...
        یک لحظه اش هم آنها را رَندوم می کند ...

        خاطراتت...
        شور می کند زخم شعر شکسته را...
        شعر هم شوریده تر شخم می زند ''شین'' را ...
        ''خ ِ'' خشمگین شد ...
        بنازم به ''نون'' که ننازد به نازش ...

        این روزها...
        شعرم درد می کند...
        درهم و ورهم گفتم ؟!
        پوزش ...
        زبان نمی چرخد ...
        شعرم را سرد می کند ...
        چه کنم !!!
        این روز ها شعرم درد می کند ...
        درد ...
        ۱۳
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0