سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 29 فروردين 1403
  • روز ارتش جمهوري اسلامي و نيروي زميني
9 شوال 1445
    Wednesday 17 Apr 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      چهارشنبه ۲۹ فروردين

      من هم علی

      شعری از

      علي گودرزي

      از دفتر يك وعده درد و قلم نوع شعر مثنوی

      ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۴ فروردين ۱۳۹۳ ۲۲:۰۵ شماره ثبت ۲۵۵۲۱
        بازدید : ۷۸۹   |    نظرات : ۳۸

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر علي گودرزي

      من هم علی
      "من هم علي.."
       
      امشب مثل شب هاي قبل و گذشته
      دنبال وا‍ژه هايي گنگ و شكسته
      براي اين شعري از عمق رنج
      مثل جستجوي ناخدا براي گنج
      شروع اش ازعشق و درد و كينه
      نفس هاي خسته،حبس توي سينه
      گل هاي پژمرده ي كنار باغچه
      صداي نعره شب و فرياد غنچه
      انتهاي كوچه اي بن بست و تاريك
      سكوت ، خوابيده در راهي باريك
      نگاه من به ديوار و ، قدم تا وفا
      قدم تا جايي پر از عشق و صفا
      نوازش ، زنگي كهنه و لخت
      دري باز و : نگاه غمگين يك دخت
      پيچيده صداي تعارف ها و خنده
      صداي دختري پاك و يك دنده
      بي اراده قدم برداشته ام بنده
      يك دست چاي و دست ديگر قنده
      توي نگاهش مثل بيد لرزيدم
      مثل عشق و وفاي اوجايي نديدم
      دو دست حلقه به ليوان چاي ام
      سوال ميكند و ميلرزد هنوز پايم
      سرم پايين و با فنجان هم آغوشم
      مرتب سوال ميكند و سراپا گوشم
      سوال هايي از جنس معرفت
      حرف هايي از من باحس مخالفت
      اسم توچيست من زيبا هستم
      بازهم من ساكت مثل بيد،‌ سستم
      مرتب ميپرسد انگار بازجوست
      اسمت چيست؟ بگو اي دوست
      نگاهي زير چشمي من به او
      به دختري كه زيباست همانند آهو
      چشمايي كشيده ،‌ ابروهايي كمان
      لبخندي باريك و زيبا و مهربان
      لرزش و نگاهي خيره به آسمان
      من هم علي ، سخت آوردم به زبان
      نگران و بي تابم ، همش در فرار
      ميروم،‌فرداي خدا هم ميشود تكرار
      در اين تنهايي ، لرزان و بي تاب
      نگاهم به عكسش به ديوار ،‌ توي قاب
      نگاهي به روز اول آشنايي خيره
      تو تنها توي يك قاب، با روباني تيره
      چه مظلوم ، با دل بي گناهت رفتي
      با همان معصوميت نگاهت رفتي
      منم تنها ام، درآن بن بستي تاريك
      مرا تنها گذاشتي در راهي باريك
       
      (شاعر : علي گودرزي)
      ****************************
      دیگه این یکی رو اگه نقد نکنید جدی جدی قهرقهرقهر...
      nullnull
      ۰
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0